امداد و بهداشت پایگاه شهدای بسیج ایرنا

من فرهاد شرف پور مربی امداد و نجات در این وبلاگ در مورد اصول کمک های اولیه ، آموزش امداد و نجات مطالبی را ارائه خواهم نمود ./.

امداد و بهداشت پایگاه شهدای بسیج ایرنا

من فرهاد شرف پور مربی امداد و نجات در این وبلاگ در مورد اصول کمک های اولیه ، آموزش امداد و نجات مطالبی را ارائه خواهم نمود ./.

شرایط روحی و روانی افراد حادثه دیده یک وضعیت ویژه روانی است.

وقوع حوادث و بلایای طبیعی مثل زلزله علاوه بر اینکه خرابی ها و ویرانی های زیادی بر جای می گذارد، عوارض روانی شدیدی نیز به همراه دارد. ویرانی های طبیعی و خسارات مالی و مادی را می توان با همت و برنامه ریزی علمی و تلاش انسانی در مدت کوتاهی جبران کرد و حتی شهری آبادتر از گذشته ساخت اما ویرانی های روحی آدمی را که در زیر آوارهای غم و مصیبت آسیب دیده به سادگی نمی توان ترمیم کرد چه بسا که سال ها زمان نیاز باشد تا پس لرزه های روانی و اجتماعی این فاجعه به سکون و آرامش برسد و ساختار روانی ویران شده و صدمه دیده بازماندگان بازسازی شود. با فرهاد شرف پور مربی امداد و نجات و پزشکیار بدون مرزی درباره روانشناسی سوگ به گفت وگو نشستیم. در هفته های بعد از وقوع بلایای طبیعی مثل زلزله، آنچه که بیش از همه در معرض تهدید قرار می گیرد شرایط روحی و روانی بازماندگان است. آیا بحران های روحی ناشی از این حوادث با مشکلات روحی و بیماری های روانی در وضعیت عادی فرق می کند؟ شرایط روحی و روانی افراد حادثه دیده یک وضعیت ویژه روانی است و بحران ناشی از آن ممکن است تا پنج شش سال ادامه یابد. نتایج آخرین تحقیقات و پژوهش ها بر افرادی که قبلاً چنین تجربه ای داشته اند در سال ۱۹۸۴ در ایتالیا و در سال ۱۹۷۸ در ترکیه نشان داده که این افراد به ویژه کودکان تا ۴ سال بعد از وقوع حادثه همان استرس ها و بحران هایی را که در زمان وقوع حادثه داشته اند عیناً تجربه می کنند. حالت هایی مثل ترس، اضطراب، بزهکاری و حتی مشکلات جسمانی. روانشناسان به این حالت «Poststress» استرس بعد از ضربه می گویند. تفاوت این بحران ها با مشکلات روحی عادی این است که تجربه روحی این افراد تکرار می شود و عین آن واقعه را طی زمان به همان شکل از لحاظ روانی تجربه می کنند که این مسئله در بیماران روانی وجود ندارد. در بیماری های روحی مثل افسردگی، شاید فرد حتی نسبت به وضعیت روحی خودآگاهی نداشته باشد چون ریشه بسیاری از اختلالات روانی به دوران کودکی برمی گردد که در ضمیر ناخودآگاه فرد پنهان است اما حادثه دیدگان بلایای طبیعی، شاهد یک بحران بوده اند و نسبت به آن آگاهی دارند. تیپولوژی روانی افراد و نوع شخصیت آنان مثل درون گرا یا برون گرا بودن چقدر در سطح عمق بحران های روحی ناشی از این حوادث یا شیوه مواجهه و حل آنها موثر است؟ قطعاً تاثیر زیادی دارد. انسان ها با عادت های رفتاری و نوع شخصیت خود با وقایع و حوادث زندگی برخورد می کنند. هر چقدر شخصیت افراد قبل از این ضربه، قوی تر و محکم تر باشد در برابر چنین حوادثی، مقاوم تر و منطقی تر خواهند بود و هر چقدر شخصیت رنجورتر باشد یا دارای ضعف های شخصیتی، احساسی و عاطفی باشد یا از هوش اجتماعی پایینی برخوردار باشد، آسیب پذیری اش بیشتر است. آسیب دیدگان و بازماندگان این حوادث برای عبور از این بحران و بازیافتن سلامت روانی خود چه مراحلی را طی می کنند؟ در وضعیت سوگ ابتدا افراد دچار شوک می شوند و در یک بهت روانی به سر می برند. بنا به توصیف خود این افراد دچار یک حالت یخ زدگی و انجماد می شوند. بعد مرحله ناباوری است یعنی باور این مصیبت برایشان سخت است و در واقع به انکار فقدان دست می زنند. مرحله بعد، افسردگی و غمگینی شدید است در این دوره هیچ چیز برای فرد معنا ندارد و انگیزه برای زندگی مجدد از وی گرفته می شود و نمی تواند از زندگی لذت ببرد این مرحله با بی جوابی، بی اشتهایی، اشکال در تصمیم گیری و فراموشکاری همراه است و مهم تر از همه اینکه تسلط بر بدن خود را از دست می دهد یعنی هر لحظه احساس می کند نگران است که مجدداً این حادثه تکرار شود. مرحله بعد پرخاشگری است در این مرحله این فکر حاکم می شود که چرا این اتفاق باید برای من بیفتد حتی گاهی شاهد عصبانیت و خشم فرد نسبت به اطرافیان و حتی خدا و مقدسات هستیم. حتی شاهد واکنش های عصبی شدیدی هستیم که از تفسیر ناهوشیارانه این واقعه ناشی می شود که چرا بقیه مردند و مرا تنها گذاشتند اما بعد از این مراحل دوره تطبیق و سازگاری پیش می آید. این مرحله چقدر طول می کشد؟ این مرحله به شرایط بیرونی بستگی دارد. یعنی اگر فرد، مورد حمایت (مادی و روانی) قرار بگیرد سازگاری زودتر ایجاد می شود ولی هر چقدر تنها بمانند و به حال خود رها شوند سازگاری دیرتر اتفاق می افتد ولی به طور طبیعی این مراحل ۱ تا ۲ سال طول می کشد البته تفاوت های فردی نیز نقش مهمی در مدت سازگاری دارد. ممکن است فرد آنقدر آسیب ببیند که درمانش سال ها طول بکشد و یا اصلاً قابل درمان نباشد! بله. این مراحل واکنش های طبیعی است. مراحل طبیعی سوگ که تمام کسانی که عزیزانشان را از دست داده اند آن را طی می کنند اما در مواردی که دوران سوگ طولانی می شود و از دوره درمان طبیعی خارج می شود، شخصیت و وضعیت روانی فرد توانایی های شخصی و قدرت حل مسئله در افراد با مدت درمان آنها رابطه مستقیم دارد. برای برخی هم این ماجرا سرآغاز یک بیماری می شود که این بیماران به درمان های ویژه کلینیکی و بالینی نیازمندند. آیا در درمان این افراد اعتقاد به رفتاردرمانی دارید یا دارودرمانی؟ هر دو لازم است. چون برخی به دارو احتیاج دارند و اگر دارو مصرف نکنند نمی توانند خود را کنترل کنند و با محیط وفق دهند حتی نمی توانند بخوابند یا اینکه دچار توهم و رفتارهای آشفته می شوند. در این موارد حتماً باید دارو مصرف کرد البته درکنار دارو و درمان، حضور تیم های حمایتی روان شناختی لازم است. پیشنهاد می کنم که در منطقه پایگاه هایی زده شود و تیم های علمی در آنجا مستقر شوند و به رفتار درمانی بپردازند. ممکن است که آسیب های روانی مصیبت دیدگان تبدیل به آسیب های اجتماعی نیز شود یعنی فرد برای انتقام از این حادثه (آرامش خود) به دیگران و جامعه آسیب برساند و یا به بزهکاری و ناهنجاری اجتماعی و اخلاقی کشیده شود. برای جلوگیری از چنین وضعیتی چه باید کرد؟ این افراد نیازمند کمک های مددکاری درازمدت هستند. به ویژه کودکان و نوجوانانی که بی سرپرست شده اند در معرض این خطرات قرار دارند. کودکانی که به بهزیستی و پرورشگاه ها سپرده می شوند به لحاظ روانشناسی در مکان مناسبی قرار نمی گیرند (هرچند چاره ای هم نیست) در این گروه ها احتمال آسیب های اجتماعی بیشتر است. برای جلوگیری از این وضعیت تا حد امکان باید این کودکان را به خانواده ها سپرد. در رفتار با کودکان باید به چه نکاتی توجه داشت؟ باید وضعیت زندگی کودکان را به شرایط پیش از وقوع حادثه و شرایط خاص سنی کودک نزدیک کنیم. مثلاً برای کودک ۵-۶ ساله باید امکان بازی play therapy را فراهم کنیم یا کودکان در سنین دبستان باید هر چه زودتر به مدرسه بروند. نکته دیگر اینکه نباید جنبه های ترحم و دلسوزی را پررنگ کنیم. و از رفتارهای عادی افراطی پرهیز کنیم. بلکه باید براساس محبت و احترام با آنان رفتار کرد. کودکان را تشویق کنیم تا راجع به واقعه پیش آمده حرف بزند. یکی از خطراتی که به لحاظ روانشناختی و از منظر آسیب شناسی روانی _ اجتماعی در ارتباط با نحوه رفتار با مصیبت زدگان احساس می شود اعمال رفتارهای سنتی و غیرعلمی است که مردم (از سر دلسوزی) با این افراد دارند به نظر شما این روش ها بازسازی روانی آنان را به تأخیر نمی اندازد؟ به کار بردن رفتارهای غلط برای بهبود وضعیت روحی آسیب دیدگان نه تنها در معالجه آنان تأثیری ندارد بلکه درمان آنها را به تاخیر می اندازد مثلاً برخی در هنگام مواجهه با این افراد سعی می کنند از گریه کردن آنها جلوگیری کنند یا به پسربچه ها می گویند شما مرد هستید مرد که گریه نمی کند رفتارهای این چنینی، سوگ را به تاخیر انداخته و فرد در آینده دچار اختلالات روانی خواهد شد. تلقین برخی از عقاید مذهبی مثل گناه کار بودن مصیبت دیدگان تا چه حد سلامت روانی آنها را به خطر می اندازد؟ تقریباً صددرصد، القای تعلیمات و عقاید مذهبی غلط و افراطی، در تشدید بحران یا درمان نشدن آنها موثر است. از مذهب و دین باید در جهت آرامش انسان ها استفاده کرد نه در بر انگیزاندن خشم و غضب یا افسردگی آنها. در محاوره ها می شنویم می گویند این زلزله خشم خداوند بوده یا قهر طبیعت بوده وجود چنین نگرش و تفسیری از این واقعه به روند درمان این افراد ضربه می زند. وقوع زلزله بم زرند و حوادثی مشابه، افکار عمومی را نسبت به این مسئله حساس کرده است که گاهی به ایجاد ترس و اضطراب عمومی در جامعه منتهی می شود برای ایمن سازی روانی شهروندان چه اقداماتی ضروری به نظر می رسد. هر چیزی که انسان را از حالت تعادل خارج کند موجب استرس می شود. برای ایمن سازی روانی افراد در برابر خطر بلایای طبیعی باید به ایمن سازی شهری و معماری پرداخت. حکومت از طریق آگاهی ملت نسبت به علایم زلزله امنیت روانی شهروندان را تأمین می کند. زمانی امنیت روانی مردم آسیب نمی بیند که آنها احساس کنند در هنگام زلزله جان آنان ایمن است وگرنه با رفتارهای کلامی و توصیه های اخلاقی نمی توان به آنان آرامش داد. وقوع چنین حوادثی در کشور ضرورت یک موسسه و تشکل های غیردولتی متشکل از روان شناسان و مددکاران را برای سرویس دهی روانی ایجاب می کند شما به عنوان عضوی از خانواده امداد و نجات کشور تا چه حد بر حضور چنین نهادهایی تأکید دارید؟ نیاز وجود چنین نهادهایی در کشوری مثل ما که زلزله خیز است بسیار محسوس است ولی در حال حاضر چنین نهادی وجود ندارد. من اعتقاد دارم این کار از دانشگاه ها باید آغاز شود البته کارهایی در این زمینه در جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی به کوشش آقای دکتر حامد فرساد انجام شده مثل ایجاد کارگاه های آموزشی و کنفرانس های علمی که از تجربیات کشورهای دیگر نیز استفاده شده است. سازمان امداد و نجات کشور باید گروه هایی را در قالب روان شناسی مددکار آموزش داده و به منطقه بفرستد همچنین این فاجعه باید سرآغاز پژوهش و تحقیق در این زمینه باشد تا در حوادث بعدی از نتایج آنها استفاده شود.

امداد و نجات در کوهستان - تعرِیف بهمن

سلام . چون فصل زمستان است بد نیست که کمی درباره این پدیده طبیعی صحبت کنیم و تجربیات و دانسته هایمان را به اشتراک بگذاریم . تعریف بهمن : ریزش برف از ارتفاع در کوهستان بعلت سنگین شدن برف و عوامل خارجی دیگر . عوامل درونی موثر در ایجاد بهمن : شامل خود برف و بستر زیر برف می باشد . به عبارتی حجم ؛ جنس و لایه های برف به همراه میزان شیب و وضعیت بستر در ایجاد بهمن موثر هستند . عوامل بیرونی موثر در ایجاد بهمن : میتواند شامل صدا - حیوانات - باد - زلزله - کوهنوردان و ... باشد . نکات : اگر حجم برف تازه بین ۱۵ تا ۲۰ سانتیمتر باشد احتمال ریزش بهمن کم است . اگر حجم برف تازه بین ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتر باشد احتمال ریزش وجود دارد ! اگر حجم برف تازه بیش از ۳۰ سانتیمتر باشد ریزش بهمن حتمی است !! جنس برف : به دو نوع است ؛ ۱ - برف خشک و یا پودری که مشخصات آن سبکی - دارا بودن اکسیژن زیاد در درون آن - بارش آن در دمای زیر صفر درجه - نچسبیدن به لباس و به سختی در دست گلوله شدن است . ۲ - برف خیس که مشخصات آن سنگینی - نداشتن اکسیژن زیاد - بارش در دمای صفر درجه - چسبیدن به لباس و گتر و راحت گلوله شدن در دست میباشد . لایه های برف : اگر لایه پودری روی لایه یخ زده فشرده باشد بهمن حتمی است و اگر لایه های یخ زده و فشرده روی هم باشند احتمال وقوع بهمن بسیار کم است . عوامل تاثیر گزار در برف : در دمای کم برف یخ می زند پس هر چه دما پایین تر و هوا سردتر باشد احتمال ریزش بهمن کم تر است . باد باعث انباشته شدن برف و ریزش آن می شود پس افزایش وزش باد برابر با افزایش خطر بهمن است . در ارتفاع بالا برف آب نمی شود و حجم برف زیاد می شود پس احتمال بهمن بیشتر است . شیب بستر : در شیب ۲۳ تا ۶۰ درجه احتمال بهمن زیاد است و در شیب های بیشتر و کمتر از این مقدار احتمال ریزش بهمن بسیار کم است . بیشترین بهمن ها در شیب ۳۰ تا ۴۵ درجه رخ داده است . همچنین در شیب های محدب خطر بیشتر از شیب های مقعر یا فرو رفته است . در شیب محدب سرعت بهمن هر لحظه بیشتر می شود و در شیب مقعر بالعکس . وضعیت بستر : اگر بستر زیر برف یکنواخت باشد احتمال ریزش بهمن زیاد می شود و هر چه یکنواختی آن کمتر باشد و موانعی مانند سنگ و بوته و درخت در آن باشد احتمال ریزش بهمن کم می شود . محدوده بهمن : معمولا به دور از یال ها و خط الراس ها است و بیشتر بطرف مرکز خط القعرها کوه است یعنی فرو رفتگی بین دو یال و زیر خط الراس . و از بالا به پایین شامل سه بخش تاج بهمن - مسیر بهمن و انتهای بهمن می باشد . انواع بهمن : ۱ - بهمن خیس : به شکل تکه های شکسته شده برفی حرکت می کند . مانند بهمن نقاب های برفی . ۲ - بهمن پودری یا خشک : سرعت زیادی دارد و نیازی به تحریک خارجی نداشته و بعلت وزن خودش فرو می ریزد و با ورود به مجاری تنفسی باعث مرگ فرد بهمن زده می شود . نکاتی که هنگام عبور از مسیر بهمنی باید به آن توجه کرد : ۱ - توقف گروه و دادن هشدار های لازم و مجهز شدن به نخ بهمن . افراد نیز نباید به هم اتصال داشته باشند ( مگر اینکه عبور از مسیر احتیاج به کار فنی و یخنوردی با حمایت داشته باشد که باید بصورت کرده دو نفره باشند ) . نخ بهمن : طنابی است کم قطر حدود ۶ میلیمتر به رنگ سفید و قرمز که با فلش و متراژ محل فرد حادثه دیده و فاصله با او را نشان می دهد . این طناب به کمر هر فردی که قصد عبور دارد بسته می شود بصورتیکه فلش ها بطرف شخص و نقطه صفر متراژ روی طناب بدور کمر وی باشد و انتهای طناب نیز آزاد بدنبال فرد بر روی برف کشیده می شود . ۲ - رعایت سکوت هنگام عبور . ۳ - عبور بصورت انفرادی . ۴ - قدم های بلند به هنگام عبور و استفاده از جاپای نفر اول بمنظور جلوگیری از تشکیل خط برش برف . ۵ - بازکردن بند تجهیزات از خود مانند کوله و کلنگ و ... تا بتوان بمحض ریزش بهمن در یک ثانیه همه وسایل را از خود جدا کرده و بدور انداخت . ۶ - بهترین زمان عبور حداقل ۲۴ ساعت پس از آخرین بارش برف و بهنگام صبح زود و یا غروب خورشید است که هوا سردتر است و آفتاب به برف نمی خورد . ۷ - برخلاف صعود از شیبهای تند که بصورت مارپیچ است ؛ صعود از شیب بهمنی باید بصورت مستقیم باشد . ۸ - تا حد امکان از بالای محدوده بهمن و نزدیک به تاج بهمن عبور کنیم تا حجم برف کمتری بالای سرمان باشد . نکاتی که فرد بهمن زده باید به آن توجه کند : ۱ - دور کردن همه تجهیزات مخصوصا فلزی و برنده از خود . ۲ - فرار کردن به محلهای امن . یعنی بصورت شنا خود را بروی بهمن بیاورد و بطرف بالا و سمت چپ یا راست فرار کند . ۳ - پوشاندن جلوی دهان و بینی . ۴ - باز کردن فضایی در جلوی صورت و سینه با کشیدن نفس عمیق جهت تنفس در زیر برف . ۵ - پیدا کردن جهت جاذبه زمین با انداختن آب دهان و در صورت امکان اقدام به حفاری بطرف بالا . نکاتی که اطرافیان باید به آن توجه کنند : دنبال کردن مسیری که فرد بهمن زده طی می کند با چشم تا زمان پایان بهمن . پیدا کردن نخ بهمن و وسایل فرد . گشتن نواحی پایین تر از محل شروع بهمن و حرکت فرد . در صورت امکان استفاده از سوند ( میله فلزی و باریک و بلند که داخل برف فرو می رود تا فرد را پیدا کنند ) .

هنر زنده ماندن در شرایط سخت (( برف ))

بچه های امداد و نجات جمعیت هلال احمر منطقه 2 تهران یه سری آموزش در خصوص هنر زنده ماندن در شرایط سخت خواهند دید ؛ این آموزش شامل هنر زنده ماندن در( کویر ؛ برف ؛ کوه ؛ دریا ؛ سیل ؛ آتش ؛ زیر آوار بعد از زلزله ) می باشد . در طی چند روز گذشته که موج سرما در ایران وارد شده است لازم دیدم که قسمتی از درسهای تخصصی گروه امداد و نجات جمعیت را به زبان ساده تر برای استفاده تمام دوستان و عزیزان هموطنم باز نویسی و برای استفاده عموم مردم در اختیار مردم عزیز کشورم قرار بدهم . لباس سرمای شدید و بادهای سخت می توانند ظرف چند دقیقه باعث یخ زدن قسمتهای باز بدن شوند . پس تمام بدن ؛ دستها و پاها را بپوشانید توجه کنید گرمای بدن از نقاط باز بدن به سرعت خارج شده و سرما نیز به راحتی وارد میشود پس بهتر است در اولین اقدام به بستن مکانهایی همچون یقه و سر آستینها و پاچه های شلوار اقدام کنید برای اینکار کافی است سر آتین ها و کمر لباستان را با بند یا کش ببندید و پاچه های شلوارتان را درون پوتین یا جورابتان کنید . اگر در حین فعالیت احساس گرما نمودید قبل از انکه تعرق؛ شما را از زیر لباس خیس کند بعضی از بندها همچون سر آستینها را باز کنید و اگر باز گرمتان بود یک لباس کم کنید برای حرکت در زمان بارش برف بهترین حالت اینست که پوشش رویی شما ضد باد باشد ( دقت نمائید ضد باد با ضد آب یکی نیست ) پوشش های ضد باد با بافتی محکم که مانع نفوذ برف شوند و ضمنا منفذ کافی برای تبخیر بدن داشته باشد تا مانع از خیس شدن لباسهای زیر بر اثر تعرق بدن گردد بهترین پوشش برای شماست . برای آنکه بدنتان گرم بماند بهترین حالت اینست که زیر پوشش ضد باد خود را با لباسهای ضخیم پشمی یا بافتنی که قابلیت عبور تعرق را داشته و بتواند عایق حرارتی مناسبی باشند بپوشانید . فراموش نکنید که لباس پشمی آب را جذب نمیکند و حتی به هنگام مرطوب بودن نیز گرم است و فضاهای بین بافت پشم ؛ گرمای بدن را در خود ذخیره میکند و به همین سبب مطلوبترین لباس زیر در چنین مواقعی لباس زیر پشمی است . پوشش های پنبه ای مثل فتیله رطوبت را به خود میکشد همیشه یادتان باشد ؛ پنبه وقتی خیس است 240 بار سریعتر حرارت را از دست میدهد . کلاه فراموش نکنید کلاه ضد آب همانگونه که نمیگذارد آب وارد شود امکان خروج رطوبت و تبخیر سطحی پوست شما را نمیدهد و این یعنی انکه در عرض چند ساعت سر شما غرق عرق خواهد شد و این خود آغاز سرمازدگی و سرماخوردگی است ؛ کلاه های بافتنی بسیار مناسب و برای برف ایده آل میباشد . یک کلاه خوب می بایست علاوه بر محافظت از سر شما از صورت و گردن شما نیز در برابر سرما حفاظت کند؛ لذا در صورتی که کلاه شما دارای گردن گیر و پوشش گوش نیست می بایست برای حفاظت گردن و صورت و گوشهایتان ؛ همانند سارقان بانکها برای خود نقاب بسازید کافیست لباس یا حد اقل پارچه ای یا را برداشته و در روی آن سه دایره برای چشمها و دهانتان سوراخ نمائید سپس آن را بر سر کشیده و لبه های باقیماند را در تن پوش خود مخفی کنید سپس کلاه را بر سر بگذارید یا به کمک هد بند پارچه ای یا بندی آنرا بروی سر خود مهار نمائید ! مطمئنا قیافه زیبایی نخواهد داشت اما شما را از یخ زدگی پوست شما ؛ که می تواند موجب زخمهایی بسیار خطرناک شود محافظت می نماید .. کفشها فراموش نکنید که یکی از نقاطی که در ارتباط مستقیم و مستمر با برف و خصوصا سرما می باشد پاها میباشد ! اگر تصمیم دارید به مدت طولانی در برف راه بروید حتما می بایست برای کفشهای خود برنامه داشته باشید ! پاها بر اثر رطوبت و سرما دچار یخ زدگی می گردند بنابراین بهترین حالت برای اینکه پای شما دچار یخ زدگی نگردد ایجاد فاصله بین برف تا پوست پای شما با عایقهای حرارتی و رطوبتی است ! می توانید از واکس یا گریس و درصورت عدم دسترسی به این دو از روغن حتی روغنهای غذایی برای چرب نمودن سطح پوشش کفش خود بهره ببرید اینکار باعث می شود که آب به درون کفش شما نفوذ نکند و برای عایق کردن کفش خود در برابر سرما ؛ می توانید از جورابهای پشمی و نیز کاور کردن خود کفش یا برزنت یا لباسهای پشمی مازادی که ممکن است همراه خود و یا در منزل داشته باشید استفاده نمائید . اگر شما در منزل خود و در یک برف سنگین گیر کرده اید و امکان خروج از منزل خود را ندارید ؛ چه میتوانیم بکنیم ؟ در صورتی که آب و برق و گاز شما هنوز متصل می باشد می بایست برای قطع آب که ممکن است بر اثر یخ زدگی لوله ها هر لحظه اتفاق بیفتد آب ذخیره کنید ؛ اتاقهایی را که مورد استفاده قرار نمیدهید همچون پذیرایی و یا اطاق خواب کودکانتان را بسته و شوفاژ و بخاری آنرا ببندید تا با مصرف کمتر گاز از احتمال قطع گاز بخاطر افت فشار بکاهید ! درزهای پنجره ها و دربها را بگیرید ؛ برای اینکار می توانید ازنوارهای پارچه ای و یا دستمال کاغذی استفاده نمائید ؛ تا جایی که می توانید حجم فضای مورد نیاز برای گرم کردن را در منزل خود کاهش دهید با اینکار به راحتی میتوانید با مصرف حداقل سوخت آنرا به مدت بیشتری گرم نگه دارید . مواد غذایی موجود در منزل را جهت نیاز چند روزه خانواده خود باز بینی نموده و در صورت کم بودن برای جیره بندی آن برنامه ریزی کنید . در صورتی که آب و برق و گاز شما قطع شده است تمام لوازم مورد نیاز خود را به یک اطاق که کمترین پنجره یا فاقد پنجره می باشد منتقل نمائید ! تمام پنجره های اطاق را بکمک پتوی و میخ به صورتی بپوشانید که حداقل تبادل گرمایی را داشته باشد ؛ تمام اعضای خانواده را در همان اطاق نگهدارید و سعی کنید که روحیه کودکان را همواره بشاش و قوی نگهدارید . معمولا قطع برق آخرین خبر بد است ؛ پس بیائیم برای استفاده از بهینه از برق برنامه ریزی کنیم ؛ شاید هر گاه در خصوص برق صحبت از گرما میشود اولین چیزی که به یاد ما میفتد بخاری برقی می باشد ! هرچند بخاری برقی اولویت اول است اما گاه میبینیم که در نبود بخاری برقی باز هم میتوان با استفاده از برق گرما برای زنده ماندن ایجاد کرد ؛ ساده ترین روش ساختن کرسی می باشد یک یا چند لامپ دویست وات ساده می تواند با استفاده از یک میز کوچک و چند پتو و لحاف که بدقت بهم دوخته شده اند (با نخ یا سنجاق قفلی ) تبدیل به یک کرسی مطمئن گردد حال اگر هیتر خوراک پزی در دسترس تان باشد که چه بهتر یک کرسی عالی خواهید داشت . در صورت یخ زدگی لوله ها و قطع آب می بایست از روش آب کردن برف استفاده نمائید اما توجه کنید درصورتی که سرما خورده اید خوردن برف گرما بدن شما را کاهش می دهد و لرز خواهید کرد یادتان باشد خوردن تکه های قندیل یخ بپرهیزید آنها می توانند بیشتر از هر چیز دیگری به سیستم گوارشی شما صدمه بزنند . از چند شمع و یا یک گردسوز یا یک فانوس هم میتوان در ساختن کرسی بهره برد به شرطی که با آتش سوزی دردسر جدیدی برای خود ایجاد نکنید و یادتان باشد در هنر زنده ماندن در شرایط سخت حتی یک کبریت هم میتواند سرنوشت ساز باشد ! در پایان یک تذکر بسیار مهم !! دقت زیادی به خروج گازهای سمی که بر اثرسوختهای فسیلی از بخاری هایی که فاقد لوله بخاری هستند خارج می شود داشته باشید تا خدای نکرده بر اثر گاز گرفتگی حادثه ای برایتان اتفاق نیفتد ! در صورتی که درراه و درون ماشین در برف گیر افتاده اید به همه دوستان پیشنهاد می کنم همانند بچه های امدادگر در ماشینهای خود یه گاز کوچک مسافرتی ؛ کیسه خواب؛ پتوهای پشم شیشه سبک و لوازم امداد و نجات جاده و مقداری شکلات و خشکبارداشته باشید تا در زمان حادثه از آن استفاده نمائید . در صورت ماندن در بوران برف در جاده در صورتی که کیسه خواب به همراه دارید آنرا در داخل ماشین بر تن کنید ؛ اینکار کمک بسیار زیادی به زنده ماندن شما می کند . گاهی که در یک بوران یا سقوط یک بهمن گیر می افتیم ؛ فراموش نکنید که معمولا در این حالت چند ماشین پشت سر هم در یک ترافیک قرار می گیرند در اولین گام می بایست در صورتی که تعداد افراد ماشین شما کم هستند و یا به تنهایی سفر می کنید سعی کنید تا با ماشینهای دیگر یک گروه تشکیل دهید تا تعداد ماشینهای روشن را کمتر کرده و بتوانید میزان بنزین موجود را برای مدت طولانی تری ذخیره داشته باشید . به این منظور در یک ماشین جمع شده و ماشین های دیگر را هر نیم ساعت یکبار برای اطمینان به مدت چند دقیقه روشن کنید تا موتور گرم بماند ! در صورتی سوخت ماشین شما به پایان رسید و نیروهای امدادی هنوز به شما نرسیده اند می توانید با آتش زدن لاستیک زاپاس ماشین ؛ هم برای کمک ؛ علامت دود ایجاد نمائید هم تا زمانی که لاستیک می سوزد از گرمای آن برای نجات جان خود استفاده کنید ؛ توجه داشته باشید هر ماشین پنج لاستیک و صندلی قابل سوختن دارد و اگر هر کدام تنها یکساعت شما را گرم نگه دارد شما می توانید پنج ساعت زنده بمانید ! پیشنهاد می کنم اگر برایتان امکان داشت لاستیک را به قطعات کوچک تبدیل نموده و سپس اقدام به آتش زدن آن کنید ؛ اینکار موجب می گردد تا با حرارتی قابل قبول مدت زمان بیشتری آتش داشته باشید . آتش زدن یک لاستیک کار سختی است اگر روش کار را بلد نباشید ؛ فراموش نکنید که می بایست برای آتش زدن لاستیک از یک واسطه ؛ بهره ببرید این واسطه میتواند تکه ای پارچه نفتی و یا مواد قابل اشتعال همچون روغن موتور باشد اما بهترین روش اینست که از بنزین ماشین استفاده نمائید ؛ برای اینکار کافیست شلنگ بنزین را از کاربراتور خارج نموده و استارت بزنید به اندازه کافی بنزین خواهید داشت ! توجه داشته باشید در صورتی که بنزین بروی پوست شما بریزد خصوصا در سرمای شدید می تواند به مراتب بدتر از آب به شما بر اثر یخ زدکی پوستتان صدمه بزند بنابراین در زمان برداشت بنزین دقت کنید تا بخودتان صدمه نزنید . اگر در فضای باز و بدون حفاظ صورت هستید حتما هر چند دقیقه برای جلوگیری از صدمه دیدن پوست صورتان آنرا منقبض و منبسط کرده و مرتبا چین بیندازید و عضلات خود را تکان داده و دستها را باز و بسته نمائید در پایان همواره مراقب تغییر رنگ پوست خود و همراهانتان باشید تغییر رنگ خصوصا در صورت و گوشها و دستها اولین علائم یخ زدگی می باشد توجه داشته باشید که معمولا تغییر رنگ پوست به رنگهای سیاه ؛ سرخ و یا نیلی می باشد !! در صورتی که با شخصی که دچار یخ زدگی شده است روبرو شدید دقت کنید که هرگز عضو یخ زده را با حرارت مستقیم گرم نکنید در مناطق سردسیر همچون کردستان کسی را که پاهایش را سرما زده؛ در حالی که پاهایش را در لگنی از برف قرار می دهند با مالش دادن درون خود برف گرم می کنند تا یخ زدگی موجب سیاه شدن و احتمالا قطع عضو نگردد . شما می توانید برای یافتن اطلاعاتی کاملتر به آدرسهای زیر مراجعه و یا مکاتبه نمائید .